من سیگاری سرسختی بودم روزی که می خواستم اعزام بشم ژاندارمری جهرم * یادمه چند تا پاکت سیگار طوری تو پاکت تاید جاسازی کردم که حتی انتظامات متوجه نشد .
حالا تو آموزشی مونده بودم کجا بکشم که بو سیگار نیاد .
چند روزی از ترس تحمل کردم
یه شب به فکرم زد برم دستشویی بکشم دیدم بد تره
بوی سیگار بوی گند دست بده به هم چی میشه ؟ !
داشتم کلافه می شدم
باورتون میشه اگر تریاکی بودم شاید ترکش راحت تر بود ، چون دیگه نامید شده بودم .
ساعت 9 شب بود که خاموشی زدن ، خوابم نمی برد
تا ساعت 11 بیدار بودم به نگهبان آسایشگاه گفتم می خوام برم یه دوش بگیرم
نگهبان گفت باید با سرگروهبان هماهنگ بشه
رفت هماهنگ کرد و اومد گفت : سرگروهبان میگه برو ولی زود بیا
سیگار و کبریتا با یه زحمتی برداشتم و رفتم حموم ، آبا باز کردم و نشستم یه گوشه سه سوته سیگارو کشیدم .
بعد که تموم شد رفتم زیر دوش و زود اومدم بیرون
این اولین سیگاربودکه تو آموزشی کشیدم
دیگه یاد گرفتم گاهی می رفتم پشت آشپزخونه که خلوت بود بو ی عذا هم می آمد ، سیگارمی کشیدم
بعداز آموزشی مارو تقسیم کردن هنگ یزد
وقت اداری تموم شده بود که رسیدیم ، اول بُدُو بایست و مرغی رفتن و نیم ساعتم خبردار وایسادیم
بالاخره رفتیم آسایشگاه و دراز به دراز افتادم رو تخت
یهو دیدم زیر تخت طبقه بالا یه دایره قرمز با یه سیگار مثل تابلو توقف مطلقاً ممنوع کشیدن ، و زیرش نوشته این آخرین سیگار من بود ، من اگه نتونم سیگارو ترک کنم یعنی تو سربازی مَرد نشدم .
به من اراده عجیبی دست داد ، چند تا سیگار داشتم رفتم ریختم دستشویی
و حتی سیگاری تحت عنوان آخرین سیگار نکشیدم
الان 45 ساله که سیگار نکشیدم
واقعاً اون جمله از هزارتا معلم بیشتر روم اثر گذاشت
برا سلامتی اونا که اعتیاد و ترک می کنن صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
------------------------------------
* مرکز آموزش ژاندارمری جهرم : ( مرکز آموزش نیروی انتظامی جهرم است که قبل از ادغام متعلق به ژاندارمری بوده است )
+ نوشته شده در دوشنبه نهم آبان ۱۴۰۱ ساعت 10:19 توسط سربازامنیّت حیدرعلی کریمی |
ایستگاه سربازی SoldiersStation ...
ما را در سایت ایستگاه سربازی SoldiersStation دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : karimivardanjania بازدید : 107 تاريخ : دوشنبه 14 آذر 1401 ساعت: 9:09