خاطرات سربازان اهدا کننده عضو

بعضی خاطرات را خودشون نیستند که تعریف کنند  واین وظیفه خاطره نویسه

قطعاً در عرصه های مختلف و رشته های مختلف هستند ایثارگرانی که با اهداء جان خود خدماتی رسانده  و اکنون در بین ما نباشند  .

وظیفه دانستم تعدادی سرباز که اهدا عضو داشته اند را به طور خلاصه نام بیاورم و بخاطرشادی روح شان صلوات بفرستیم انشاءالله در صواب شان شریک و شفیع مان قرار گیرند .

هرچند اطلاعاتی در مورد سایرین بدست نیاوردم و گمنام ماندند .

***

علیرضا ایمانی، سرباز وظیفه ۲۲ ساله تبریزی بود که بر اثر سانحه رانندگی دچار مرگ مغزی شده بود.

دکتر محسن قادری ضمن تایید مرگ مغزی این جوان در بیمارستان عالی نسب تبریز و رضایت خانواده وی، گفت : بلافاصله بیمار به بیمارستان امام رضا(ع) تبریز منتقل و دو کلیه، قلب و کبد وی به بیماران نیازمند اهدا شد.

*** 

سرهنگ سید جعفرساداتی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان مازندران، گفت: استواردوم وظیفه فرهاد کیانی نژاد سرباز ۲۳ ساله مازندرانی با اهداء اعضای بدنش به ۱۱ بیمار جان دوباره بخشید..

وی افزود: با مرگ مغزی فرهاد، خانواده این سرباز در اقدامی انسان دوستانه و خیرخواهانه با اهداء اعضای بدن فرزند دلبندشان موافقت کردند و ۱۱ عضو از اعضای بدن او در بیمارستان تهران به بیماران نیازمند اهدا و به آنان جان دوباره بخشید.

***

۹ فروردین بود که وحید تصمیم گرفت از پادگان محل خدمتش به خانه برود. ساعت ۱۱:۳۰ صبح بود که از پادگان خارج شد، بی‌خبر از این‌که حادثه در کمین اوست. ۱۰ دقیقه بعد، در تقاطع رودکی - آزادی تهران، قیامتی به پا شد و مردم دور فردی که روی زمین افتاده بود، جمع شدند. مرد تصادفی، هیچ‌کس نبود جزسرباز وحید عرب شاهی که پدر و مادرش در خانه منتظر بازگشت او بودند.

پس از تصادف، وحید را به بیمارستان امام خمینی منتقل کردند. اقدامات اولیه پزشکی آغاز شد و در این مدت، فرمانده وحید، موضوع تصادف او را به پدرش اطلاع داد و پدر و برادرش که فقط یک سال با وحید تفاوت سنی داشت، به بیمارستان رفتند. سر و صورت وحید بر اثر شدت تصادف بشدت زخمی شده بود. پزشکان به پدر و عموی وحید گفتند او خونریزی مغزی کرده اما حالش بهتر خواهد شد. فردای روز حادثه دوباره اعضای خانواده به بالین وحید رفتند اما این بار از امیدواری پزشکان خبری نبود و گفتند سطح هوشیاری سرباز جوان کم شده است اما خانواده و پدر وحید همچنان امیدوار بودند ورق به نفع آنها برگردد و در روزهای آینده، سطح هوشیاری وحید افزایش یابد. روز سوم پس از حادثه، وقتی دوباره اعضای خانواده برای ملاقات به بیمارستان رفتند، پزشکان این بار حامل خبر خوبی برای آنها نبودند و گفتند مرگ مغزی شده است.

پدر و مادر وحید وقتی متوجه شدند پسر ۲۰ ساله‌شان بر اثر تصادف دچار مرگ مغزی شده و دیگر به این دنیا برنمی‌گردد، دو کلیه، کبد، پانکراس، قلب، کشاله‌های ران، مغز استخوان، قرنیه‌های چشم و سایر اعضای مورد استفاده بدنش را در اختیار تیم اهدای عضو قرار دادند تا با این اقدام آنها، چند بیمار دیگر شانس زندگی دوباره بخشید.

*** 

سرباز وظیفه پلیس راهور تهران زنده یاد فرهاد کیانی نژاد جوان ۲۳ساله از روستای رکن کلا شهرستان سیمرغ، هنگام گذراندن مرخصی در جاده سیمرغ به بهنمیر بر اثر سانحه برخورد موتورش با خودرو، دچار مرگ مغزی شد.

با ایثارگری و موافقت پدر و مادرش، اعضای بدن او به ۱۱بیمار نیازمند اهدا و جان دوباره بخشید.

***

 جوانی ۲۲ساله که ایمان بیاتی نام داشت در شهر تویسرکان واقع در استان همدان زندگی می‌کرد. او به تازگی لیسانس حقوقش را گرفته و به سربازی رفته بود. دوره آموزشی خدمت سربازی ایمان، در یکی از پادگان‌های اطراف تهران بود و چون دایی او در تهران زندگی می‌کرد، گاهی هم به خانه دایی‌اش سر می‌زد. چند روز از شروع دوره آموزشی گذشته بود که ایمان به مرخصی میان دوره رفت. او آن روز به خانه دایی‌اش رفت ومشغول استراحت شد اما چند ساعت گذشت ولی از خواب بیدار نشد. دایی‌اش که نگران شده بود، بالای سرش رفت تا او را بیدار کند اما هرچه صدا می‌کرد ایمان از خواب بیدار نمی‌شد تا اینکه از سر ناچاری با اورژانس تماس گرفت. وقتی امدادگران اورژانس به محل رسیدند و ایمان را معاینه کردند مشخص شد که او دچار ایست قلبی شده است. آنها، همه تلاش شان را کردند تا پسر جوان را احیا کنند اما بی‌فایده بود. پس در کوتاه‌ترین زمان ممکن او را به بیمارستان رساندند و تلاش‌ها برای نجات ایمان در بیمارستان هم ادامه یافت اما ساعتی بعد کادر پزشکی اعلام کرد؛ ایمان به‌دلیل ایست قلبی دچار مرگ مغزی شده است و دیگر راهی برای بازگشت او به زندگی وجود ندارد. هنوز به‌درستی معلوم نبود که سرباز جوان به چه دلیلی دچار مرگ مغزی شده و هیچ‌کس توانایی اعلام این خبر تلخ را به خانواده ایمان نداشت. در این شرایط سخت آنچه اتفاق افتاده بود به خانواده‌اش اعلام شد و آنها از تویسرکان خود را به تهران رساندند. امین، برادر ایمان در این‌باره به همشهری می‌گوید: از شنیدن خبر مرگ مغزی برادرم شوکه شدیم. ما ۳برادر بودیم که ایمان برادر کوچک‌تر بود. او چند ماه قبل لیسانش را گرفته بود و با هزار امید و آرزو به سربازی رفته بود تا زندگی خوبی را برای خودش بسازد. ما همیشه او را به پیشرفت تشویق می‌کردیم اما وقتی خبر دادند که او فوت شده، دنیا روی سرمان خراب شد.
او ادامه می‌دهد: وقتی با ما تماس گرفتند گفتند برادرم دچار مرگ مغزی شده و دیگر به زندگی برنمی‌گردد، پزشکان بیمارستان پیشنهاد اهدای عضو دادند. آنها گفتند بیماران زیادی در صف دریافت اعضای پیوندی هستند و اعضای بدن برادرم می‌تواند جان آنها را نجات دهد. باور از دست دادن ایمان برایمان سخت بود اما وقتی ماجرا را با مادرم در میان گذاشتیم، او موافقت کرد تا اعضای بدن ایمان را اهدا کنیم. او زیر برگه رضایت نامه را امضا کرد و به این ترتیب عمل جداسازی اعضای بدن برادرم انجام شد. جوان داغدار در ادامه می‌گوید: در اتاق عمل کبد، دریچه قلب، قرنیه و نسوج چشمان برادرم جداسازی و به چندین بیمار نیازمند پیوند زده شد. ما قبل از این اطلاعات چندانی درباره اهدای عضو نداشتیم اما وقتی از وضعیت بیماران نیازمند باخبر شدیم، گفتیم هرطور که شده باید اعضای بدن ایمان اهدا شود و حالا  خوشحالیم که برادرم باعث حیات جدید افراد دیگری شده است.

***

محمود حسین پور، رئیس اداره اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان گفت: در شانزدهمین روز از فروردین ماه ، محمد جابری جوان ۲۳ ساله اهل و ساکن مشهد مقدس که در هرمزگان به خدمت نظام وظیفه در آمده بود با کاهش سطح هوشیاری در بیمارستان خاتم الانبیا بستری که متاسفانه در همان ساعات نخست توسط ۴ پزشک،  متخصص داخلی،  متخصص داخلی مغز و اعصاب، متخصص جراحی مغز و اعصاب و پزشکی قانونی مرگ مغزی وی تایید شد.

وی  افزود: با بخشش و رضایت خانواده دم، توسط تیم اهدای عضو، اعزامی از شیراز  پس از انتقال متوفی از بیمارستان خاتم الانبیا به بیمارستان شهید محمدی عملیات هاروست «برداشتن اعضا»  کبد و کلیه  انجام و اعضا جهت پیوند با  تیم اهدای عضو به شیراز ارسال گردید.
رئیس اهدای عضو هرمزگان ضمن عنوان اینکه احتمالاً یکی از گیرندگان این اعضا در صورت تاییدهای آزمایشگاهی هرمزگانی باشد، گفت: تصمیم گیری سریع و به موقع ولی دم قانونی اهدا کنندگان در زمانی که بدترین شرایط روحی و ناباوری در سوگ و فقدان عزیزان خود می باشند بسیار قابل ستودن است و قطعا قلبی بزرگ و بخشایشی فزاینده می طلبد و باشد که آرامش این بخشش بدرقه عزیزان از دست رفته و زندگی شان باشد

***

صبح روز دوازدهم شهریورماه محمد زارع سوار موتورش شد تا به محل خدمتش برود، 24 ساعت خدمت و 24 استراحت بود البته در همان 24 ساعت زمان استراحت هم مشغول کار موتورسازی و کسب درآمد بود، آن روز محمد هنوز به محل خدمتش نرسیده بود که حادثه‌ای هولناک برایش رخ داد و او را راهی بیمارستان کرد.

وی افزود: پس از اعلام مرگ مغزی پسرخواهرم، از طرف بیمارستان به ما گفتند محمد دیگر به زندگی باز نمی‌گردد و بهتر است اعضای بدنش را به چند بیمار نیازمند پیوند بزنیم، قبول کردن از دست دادن محمد کار آسانی نبود اما اتفاق افتاده بود، در آن زمان به این نتیجه رسیدیم که با اهدای اعضای بدنش، یاد او را همیشه زنده نگه داریم و حالا مطمئن هستیم که روح محمد تا ابد در آرامش است.

***

به گزارش گروه خبر خبرگزاری برنا، ایرج حریرچی در خصوص حادثه تلخ تصادف اتوبوس حامل سربازان پادگان صفر پنج کرمان گفت: "وحید حلاج" سرباز لیسانس وظیفه که مدت دو ماه شرایط وخیمی را به سر می‌برد، دوم شهریور ماه دچار مرگ مغزی شد.

وی ادامه داد: خانواده این سرباز با ازخودگذشتگی و ترجمه حقیقی واژه ایثار، مُهری نیک بر پایان این حادثه تلخ زدند و با اهدای اعضای بدن "وحید"، شادی زندگی را به چند بیمار نیازمند، اهدا کردند.

به گفته حریرچی، مادر داغدار "وحید حلاج" که به اعتراف همه تیم پزشکان بیمارستان شهید رجایی شیراز، صبورانه، دو ماه گذشته را بر بالین فرزندش حضور داشته، با اشک و دلتنگی، فرزندش را وداع گفت و تصمیمی ماندگار گرفت.

***

 تهران(پانا)-سرباز ۲۱ ساله گچسارانی با اهدای اعضای بدنش در جزیره کیش به ۳ بیمار جانی دوباره بخشید.

به گزارش پایگاه خبری پلیس، احسان کمالی فر سرباز گچسارانی ۱۷ مردادماه حین انجام وظیفه به علت عارضه ایست قلبی به بیمارستان کیش منتقل می شود اما با توجه به نداشتن ضربان قلب توسط تیم اورژانس، عملیات احیای قلبی آغاز و بیمار پس از احیا و انتقال به آی سی یو، متاسفانه دچار مرگ مغزی می شود.

با مرگ مغزی احسان، خانواده این سرباز فداکار در اقدامی انساندوستانه وخیرخواهانه با اهدای اعضای بدن فرزند دلبندشان موافقت کردند که امروز اعضای بدن وی به ۳ بیمار نیازمند جان دوباره ای می بخشد.

عمل جداسازی کبد و کلیه های در بیمارستان کیش انجام و سپس برای پیوند به بیماران نیازمند به بیمارستان "ابوعلی سینا "در شیراز منتقل می شود.

به گفته دکتر افراسیابی مسئول فنی بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی کیش، درصورت فراهم شدن شرایط لازم اعضای قابل اهدای دیگری چون قرنیه ، پوست، استخوان و تاندون برای اهدا به بیماران نیازمند جداسازی خواهد شد.

خانواده این سرباز فداکار با حضور در بیمارستان کیش با عزیز خود وداع کردند؛ پدر که برای آخرین بار بر پیشانی فرزندش بوسه می زند، برای لحظاتی وی را در آغوش کشیده و با چشمانی اشکبار با وی وداع می کند.

لحظه دیدار آنها به حدی پر از احساس است که اشک را در چشم حاضران در بیمارستان جاری می کند، پدر گوش به آهنگ طنین زیبای تپش قلب پسر که اکنون در سینه می تپد، می سپارد و حاضر نیست خود را از این صدای دل انگیز محروم کند.....

پدر این سرباز فداکار گچسارانی نفس عمیقی می کشد و پس از لحظاتی که به آرامش می رسد، می گوید: حس می کنم "احسانم" همین جاست؛ اما به دور از شهر و خانواده اش زندگی می کند.

وی با ابراز خرسندی از اینکه با اهدای اعضای فرزندش توانسته خانواده هایی را خوشحال کند و آرامش را برای آنان به ارمغان بیاورد، خدا را شکر می کند که چنین فرزند فداکار و ایثارگری را به او بخشیده که همچنان تا آخرین نفس سبب سرافرازی، آرامش و حتی حیاتی دوباره به هموطنان می شود.

احسان کمالی فر سرباز ۲۱ ساله نیروی انتظامی با پایه خدمتی اسفند ۹۵ اصلیتی گچسارانی دارد که پس از گذراندن دوره آموزشی برای خدمت به میهن اسلامی در نیروی انتظامی جزیره کیش مشغول به خدمت شد و این سرباز فداکار که در دوران خدمت مقدس سربازی که در راه حفظ امنیت و آرامش کشور مشغول خدمت بود پس از آن نیز تا آخرین نفس با اهدای اعضای خود توانست آرامش و زندگی را به هموطنان هدیه دهد. روحش شاد.

شادی ارواح تمام اهداء کنندگان عضو و ذخیره ای برای خانوادهای ایثارآنان  صلوات  می فرستیم .

ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم